به گزارش مشرق، به منظور بررسی «گرایشهای دانش سیاسی حوزه علمیه قم در سده اخیر» باید در آغاز به این نکته توجه کنیم که توسعه دانش سیاست اسلامی عمدتاً دانشهایی چون فقهسیاسی، فلسفهسیاسی، کلامسیاسی، عرفانسیاسی، روششناسیسیاسی و... را شامل میشود و در دورانهای مختلف، تحول کیفی و کمی این دانشها، متناسب با اقتضائات همان دوره در حوزه علمیه قم اتفاق افتاده است.
دکتر سیدسجاد ایزدهی رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی
1. در سال ۱۳۰۰ آیتالله شیخ عبدالکریم حائری حوزه علمیه قم را تأسیس کرد که مصادف با دوران استبداد رضاخانی بود اگرچه او نمیتوانست این استبداد را از بین ببرد ولی بیدینی در جامعه را هم برنمیتافت. در این دوران، دانش سیاسی در حوزه علمیه قم چندان در مرکز توجه نبود؛ البته نه به این دلیل که ایشان سیاسی نبود؛ ایشان خود در زمینه ولایت فقیه بحثهایی داشتند. اما اساساً حاکم موجود این نوع حوزه را برنمیتافت و با عدهای هم مواجه بود که صرفاً رویکرد ظاهری را از حوزه توقع داشتند.
بهعنوان مثال، ایشان با اینکه بهدنبال توسعه زبانهای خارجی در حوزه بودند اما برخی، از جمله بازاریان، با این توجیه که وجوهات نباید صرف این امور شود، اجازه ندادند که زبانهای خارجه در حوزه علمیه قم در آن زمان تدریس شود و رشد پیدا کند. بنابراین در این دوره، گرایشهای مختلف دانش سیاسی در حوزه علمیه قم چندان قوام نیافت.
۲. بعد از مرحوم آیتالله عبدالکریم حائری با شرایط دشواری که رژیم پهلوی برای حوزه و روحانیان بهوجود آورده بود و خطر تعطیلی حوزه علمیه قم وجود داشت؛ اداره حوزه به سه تن از مراجع سیدمحمد حجت کوهکمری، سیدمحمدتقی خوانساری و سیدصدرالدین صدر سپرده شد.
در دوران این مراجع ثلاث، مشکلات خاصی گریبانگیر حوزه علمیه بود از جمله اینکه بودجه و ساختار مناسبی نداشت اما با این حال مراجع عظام تلاش کردند ماهیت حوزه را در هر شرایطی حفظ کنند. بنابراین در این دوره هم دانش سیاسی در حوزه علمیه قم قوام ویژهای نیافت. در این برهه هر چند که وضع عمومی حوزه علمیه قم نابسامان بود اما حضرت امام خمینی(ره) بهعنوان یکی از استادان برجسته حوزه فعالیت چشمگیری داشتند.
۳. بعد از این برهه نابسامان مدیریتی، آیتالله بروجردی به دعوت و تلاش حضرت امام خمینی(ره) و چند تن دیگر از مراجع به قم آمدند و مدیریت حوزه علمیه قم را بهدست گرفتند. در دوران مدیریت ایشان، فضای خاصی در جامعه حکمفرما بود و متعاقب آن هم، حوزه علمیه قم از فضای جامعه و تحولات آن متأثر شد.
وجود فضای روشنفکری و ورود عالمان دگراندیش به حوزه باعث شده بود تا ایشان ترجیح دهند که در آغاز، فضای عمومی حوزه را حفظ کنند اما به تدریج فضای حوزوی را به جامعه بردند که عمدتاً شامل درس و بحثهایی غیرناظر به حوزه و جامعه میشد. با اینکه در این دوره دروس حوزه توسعه یافت ولی باز مخالفتهایی برای توسعه علوم جدید وجود داشت؛ حتی در دوره ایشان رشد و گسترش دانش فلسفه در حوزه علمیه قم مورد مخالفت بازاریان قرار گرفت.
در این زمان، در میان تصمیمگیرندگان حوزه علمیه، از یک طرف تجربه تلخ مشروطه سیطره خاصی داشت و از سوی دیگر بحثهای دگراندیشانه و اندیشههای سوسیالیستی و مادیگرایی در جامعه نُضج گرفته بود.
بنابراین آیتالله بروجردی بسیار تلاش کردند که اصل حوزه و حضور دین در جامعه را حفظ کنند. مجله «مکتب اسلام» و سالنامه «مکتب تشیع» که ناظر به امور سیاسی و اجتماعی بود در همین دوره منتشر شد و به تدریج فضای دین به سمت جامعه رفت و بُعد اجتماعی حوزه رشد یافت. همچنین در همین دوره بود که آموزش بانوان طلبه هم گسترش پیدا کرد.
حضرت امام خمینی(ره) در همین دوره کتاب «کشفالاسرار» را نوشتند که ناظر به مباحث کلامی بود. اما حوادث محرم ۴۲، عاشورا و فیضیه و مباحث پیرامون کاپیتولاسیون، باعث تبعید حضرت امام(ره) شد. ایشان در دوران تبعید هم از نگارش و تدریس دست نکشیدند چنانکه بعدها ترجمه تقریرات حضرت امام(ره) به ایران آمد و تأثیرات جدی بر جامعه و حوزه علمیه قم گذاشت.
۴. به تدریج که به وقوع انقلاب اسلامی نزدیکتر شدیم، طلاب جوان هم بیشتر وارد میدان نویسندگی شدند که عملاً به دستگیری تعدادی از آنان منجر شد. در همین دوران، آیتالله مکارم در نوشتههای خود خطوط حکومت اسلامی را ترسیم کردند. در سال ۵۴ کتاب «مدینه فاضله» نوشته شد و مرحوم آیتالله روحانی «نظام حکومت در اسلام» را در سال۵۵ نوشت و کتاب «حکومت در اسلام» نیز در همین دوران تدوین و منتشر شد. حکومت علوی و کتاب ولایت و زعامت علامه نیز در این عرصه به فضای گفتمانی علمی وارد شد.
سپس شاهد ترجمههای خوبی از نویسندگان برجسته عرب زبان بودیم که ترجمه کتابهای سید قطب هم از جمله آنها بود. رهبر معظم انقلاب در همین دوران کتاب «صلح امام حسن(ع)» را ترجمه کردند. بنابراین در آستانه انقلاب اسلامی، دانش سیاست در حوزه علمیه قم متأثر از این آرا و آثار شد.
۵. اما در دوران پس از انقلاب اسلامی که نیاز بود قوانین وارد میدان شود، آثار بسیاری درباره ولایتفقیه نگاشته شد. کتابهای فقه سیاسی در قالب مجموعه کتاب و تکنگاری به رشته تحریر درآمد. بعد از اینکه حضرت امام خمینی(ره) عنوان کردند که مجتهد باید در عرصه سیاسی نظر خاص داشته باشد، نسل جدیدی از محققان در عرصه فقه سیاسی تربیت شدند که نگاه انضمامی به فقه و حکومت داشتند و تأثیرات عمیقی بر دانش سیاسی در حوزه علمیه گذاشتند.
۶. در مقام جمعبندی میتوان گفت طی سی سال اخیر، دانش سیاسی در حوزه علمیه قم کیفیت و عمق قابلتوجهی یافته است و دانش سیاسی و فقهسیاسی رشد چشمگیری پیدا کردهاند. در اوایل انقلاب مؤسسه در «راه حق» مهمترین دایرمدار این مباحث بود و بعدها دانشگاه باقرالعلوم(ع) شکل میگیرد و علمای بسیاری را در زمینه دانش سیاسی و فقه سیاسی تربیت میکنند.
اکنون حتی فقه امنیت و فقه دولت و فقه سیاست نیز در سطوح علمی کارشناسی ارشد و دکتری شکل گرفته است و اندیشمندان بسیاری در حیطه فلسفه سیاسی تربیت شدهاند و کتابها و فصلنامههای درخور توجهی پیرامون دانش سیاسی منتشر شده است. علاوه بر اینکه با حضور علمایی چون آیتالله سبحانی، کلام سیاسی در حوزه علمیه قم رشد یافته است. بنابراین در سالهای اخیر توانستهایم به خوبی دانش سیاسی و مسائل مربوط به عرصه سیاست را در حوزه علمیه قم ارتقا و وسعت بخشیم. بیشک امتداد این حوزه، میتواند تحولات شگرفی در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی جامعه رقم بزند.
مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر ایزدهی در نشست «گرایشهای دانش سیاسی حوزه علمیه قم در سده اخیر» است که به همت دبیرخانه یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم و با همکاری معاونت پژوهش حوزههای علمیه برگزار شد.
* دکتر سیدسجاد ایزدهی- رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی